ما دل به غم تو بسته داریــم ای دوست
ما دل به غم تو بسته داریــم ای دوست از احساسم جدا گشتی به روی عشق خندیدی گمان كردم كه این آخر كمی از عشق ترسیدی گمان كردم كه شرمت شد بگویی عاشقت هستم گمان كردم نفهمیدی كه من هم عاشقت بودم همیشه با دلم گفتم كه رفته باز می آید دلم خندید و من افسوس معنایش نفهمیدم ولی امروز می دانم كه هرگز تو نمی آیی گمان نه من یقین دارم وجودم را نمی خواهی دلت یار دل دیگر دلم با تو غریبانه نگاهم را نمی بینی نگاهی بس صمیمانه
نظرات شما عزیزان:
درد تو به جان خسته داریم ای دوست
+نوشته
شده در 11 فروردين 1392برچسب:, ;ساعت16:11;توسط reza; |
|